ASMبه عنوان جایگزین مستقیم برای RAID در نظر گرفته نمیشود، اگرچه با ASM Mirroring عملکرد مشابهی به وجود خواهد آمد. این موضوع به شدت به نیازهای شما، بودجه شما، پیکربندی فعلی دیسکهای شما و راحتی در مدیریت هرکدام وابسته است.
برای بیان نکات کلیدی به صورت کاملا ساده شما میتوانید کلا 4 پیکره بندی مختلف پیاده سازی بکنید:
(ASM (External Redundancy) and Disk (non-RAID
در صورتی که تعهد حداکثر پایداری برای سیستمی داده اید، بهتر است از این پیکره بندی استفاده نکنید. در صورتی که ASM بر رویExternal تنظیم شود و هیچ Redundancy نرم افزاری نیز وجود نداشته باشد و دیسکها نیز عضو RAID نباشند، از بین رفتن هر دیسکی منجر به از دست رفتن دیتا از ASM Diskgroup میشود. (نگارنده اشاره کرده است که این حالت را حتی در محیط تستی نیز پیاده نمیکند اما به هر حال این حالت ممکن است)
(ASM (Normal/High Redundancy) and Disk (non-RAID
به DBA اجازه میدهد تا Failure Groupها و File Protection را به کمک ASM مدیریت کند که این موضوع میتواند در شرایطی که سازمان مدیریت SAN ندارد دارایی با ارزشی باشد، اما به هر حال DBA مسئول پیکره بندی صحیح برای جلوگیری از قطعی سیستم در حین failureها و از آن مهمتر مسئول پایش failure groupها برای اطمینان از وجود فضای کافی برای failureهاست.
بار mirorring دست نرم افزار و به تبع آن پردازشگر سرورهاست.
از دست رفت دیسک به ASM (و همچنین پیکره بندی Diskgroup/File Protection مناسب) وابسته است و امکان پردازش متوالی/بدون قطعی وجود دارد. (با این فرض که Failure Group روی همان دستگاه فیزیکی وجود ندارد.)
میتوان از ظرفیت ماکزیمم استفاده نمود و لزوما I/O زیاد نمیشود.
(ASM (External Resundancy) and Disk (RAID
سربار مدیریتی اداره کردن Failure groupها و File protection را برای DBA از بین میبرد اما DBAها باید با Storage Adminها همکاری داشته باشند تا از وجود protection در لایه ذخیره سازی اطمینان حاصل کنند.(پیکره بندی صحیح RAID، hot spare و دیگر موارد)
بار mirorring را بر روی کنترلر/ آرایه دیسک قرار میدهد. کنترلرهای RAID بار mirroring/stripping را از روی پردازنده سرور برمیدارد و معمولا در مقایسه با ASM Redundancy تنها، کارایی بهتری دارد.
از بین رفتن دیسک (در یک محیط RAID درست و حسابی) از منظر ASM پنهان است و DBA و کاربر نهایی تصور میکند که از دست رفتن دیسک فقط در سطح RAID group است و در سطوح storage device، RAID group logical نیست.
بسته به پیکره بندی (معمولا RAID5 در مقابل RAID0+1) ظرفیت و یا IO میتواند مساله ای باشد که DBA باید با مدیریت Storageحل و فصل کند و نیازمندی های صحیح را مشخص نماید.
با توجه به تجربه شخصی تگارنده این بیشترین سناریوی پیاده سازی شده است.
(ASM (Normal/High Redundancy) and Disk (RAID
بار کاری هم برای DBAو هم برای Storage Administrator دارد. پتانسیل برای redundancy عالی دارد اما به خاطر وجود نقاط failureبیشتر هزینه بیشتری نیز دارد.
سربار پردازشی دو برابر میشود. پردازنده سرور جهت ASM mirroring/stripping مصرف میشود و پردازنده کنترلر RAID برای RAID mirroring/stripping مصرف میشود. این موضوع در صورتی که به دقت مدیریت و برنامه ریزی نشود باعث کاهش کارایی خواهد شد.
بهترین Redundancy را فراهم میکند. در صورتی که Failure groupها در Raid Groupهای مختلف (یا حتی SAN/Storage Controllerهای مختلف) به طور صحیح تفکیک شوند و RAID به طور صحیح پیکره بندی شده باشد، حتی در صورت از دست رفتن کلSAN (چه برنامه ریزی شده و چه نشده) پایداری دیتابیس خدشه دار نخواهد شد.
هزینه بالای سخت افزار دارد. در این سناریو هزینه ممکن است بسیار سریع افزایش یابد.
